نتایج جستجو برای عبارت :

از شام هبوط تا ظهر شهود

دو شهود متفاوت در باره انبساط جهان در کیهان‌شناسی وجود دارد: طبق شهودی نسبتا معروف انبساط جهان و دور شدن کهکشان‌ها از هم محصول کش آمدن فضا است. این شهود مستقیما به متریک فریدمان در کیهان شناسی برمی‌گردد که به نظر کاملا با آن سازگار است. اما شهود دیگری هم وجود دارد: مواد داخل کیهان به خاطر سرعت اولیه از هم دور می‌شوند و هیچ کش آمدنی در کار نیست. راستش من همیشه با شهود اول علی‌رغم زیبایی و سادگی‌اش مشکل داشتم. حالا در یادداشتی کوتاه سعی کرده
هبوط انسان به زمین، با چرخش مفهوم ظلم به انواع مختلف و متنوع در ارتباط با انسان همزمان شد .. ظلم هایی که من به خود روا داشتم و می دارم! در ارتباطی عمیق با ظلمیست که به هم نوع خودم روا داشته ام و می دارم .. 
 
بیاییم به نگاه لطف و رحمت به خودمان اندیشه و نگاه کنیم .. شاید در یابیم که شایسته رحمت، خدای رحمانیم .. ان شا الله ..
تاریخ، از «شام هبوط آدم» تا به «ظهر شهود شما» برسد، چقدر راه را، طی کرده است؟
از اعتراض ملائک و اعراض شیطان از سجود، تا برسند به دیدن "یفسد فی الارض" و "یفسک الدمی" شان_ تا به جاری شدن خون ثاراللهی شما_ زمین چند بار دور خورشید چرخیده است؟ آسمان چند بار باریده است؟ خورشید چند بار تابیده است؟ ماه چند بار بر پهنای شن های این بیابان بی آب و علف نور تابانیده است؟
چقدر؟ چندبار؟ چه مقدار زمان؟
می شود ریاضی نمی شود حساب کرد؟! نه؛
ولش می کنم! می نشینم با خ
ولی من مطمئنم بالاخره یه روزی از همین هبوط گاه با هم عروج می کنیم درست به زیر همون درختی که آدم و حوا ازش هبوط کردن به زمین. بهت قول می دم که خود خدا، سیب های اون درختو بهمون تعارف میکنه. اصلا از همین الآن گاز زدن ِ امنِ اون سیب های مصیبت بار رو بهت وعده میدم. میدونی ؟ من سخت به لحظه های آخر ِ این سقوط امیدوارم. به عروج ِ ته ِ این سقوط امیدوارم. حالا واستا و نگاه کن! 
ولی من مطمئنم بالاخره یه روزی از همین هبوط گاه با هم عروج می کنیم درست به زیر همون درختی که آدم و حوا ازش هبوط کردن به زمین. بهت قول می دم که خود خدا، سیب های اون درختو بهمون تعارف میکنه. اصلا از همین الآن گاز زدن ِ امنِ اون سیب های مصیبت بار رو بهت وعده میدم. میدونی ؟ من سخت به لحظه های آخر ِ این سقوط امیدوارم. به عروج ِ ته ِ این سقوط امیدوارم. حالا واستا و نگاه کن! 
همۀ ما شهود واضحی از بردارها داریم، معلوم است که وقتی دو نفر با طناب در دوراستا میزی را می‌کشند نهایتا میز در جهتی بین دو راستایی که دو سر طناب نشان می‌دهند به حرکت می‌افتد، اما این که این واقعیت شهودی واضح بدیهی تبدیل به یک سری موجودات ریاضی کمی با قابلیت جمع و تفریق و ضرب دقیق و روشن شوند برایم کم‌کم اتفاق عجیبی می‌نمود؛ عجیب‌تر برایم آن ذهنی بود که اولین بار این شهود غیرریاضی را با خلق مفهوم ذهنی «بردار» ریاضی کرده. کدام ذهن؟
ادامه مطل
بسم الله قاصم الجبارین
 
نمی دانم از کجا شروع شد،
شاید از همان لحظه ای که خداوند گِلِ وجود ذرات را تدبیر می کرد،
شاید از همان لحظه ای که حضرت پدر رخ حضرت مادر را در روز الست دید و عاشقش شد
شاید هم قبل تر از این قضایا و به وجود آمدن آدمیان...کسی چه می داند؟
شاید قبل تر از آفرینش همه ی جهان و هرآنچه در آن هست
کسی چه می داند؟
فقط این را می دانم که اگر درخت ممنوعه ای نبود، چگونه می توانستیم حسینِ فاطمه(س) را بجوییم؟چگونه دیوانه وار بر گردش جمع میشدیم؟چ
برای اینکه فیلم پیچیده‌ای را بفهمی تنها راه این است که همه‌چیز را در ابتدای کار به شهود بسپاری. شهود جریانِ اصلی را به‌درستی پیدا می‌کند مگر اینکه ذاتا آدم احمقی باشی، و حماقت، مُهر فقط بر ذهن و قوه ادراک نمی‌زند که بر چیزی که جان می‌نامیم هم، بر شهود هم، بر عاطفه هم. فرض می‌کنیم جریان اصلی را یافتی؛ حالا باید خوب عناصر را به ذهن بسپاری و «نسبت»شان با جریانِ اصلی را پیدا کنی. هرکدام ممکن است به‌نوعی جریانِ اصلی را تبیین کنند؛ ممکن است جر
شهادت فرعے داراے احڪام ذیل است:
1-استفادہ از شهادت بر شهادت، در صورتے است ڪہ حضور شاهد اصلے، متعذر (غیرممڪن) یا متعسر (سخت) باشد.
2-استفادہ از شهادت بر شهادت، فقط در امور حق الناسے ممڪن است، نہ در امور حق اللهے، مانند حد شرب خمر.
3-استفادہ از شهادت بر شهادت، هم در امور جزایے امڪان پذیر است و هم در امور مدنے، چہ مالے و چہ غیر مالے.
4-اگر یڪے از شهود اصلے نتواند در دادگاہ حاضر شود، مے توان شهادت او را با شهود فرعے اثبات ڪرد. همچنین است، اگر هر دو نفر شا
ماریای خوبم اکنون یک سال و چند قرن است که تو را ندیده ام و دستهایم دستهای تو را نبوسیده اند و لبهایم لبهایت را نوازش نکرده اند، مهربان زیبا رویم من به نسیمی که عطر موهای تو را احساس میکند حسادت میکنم و به مردمی که نفس می کشند هوایی را که به نفس های تو آغشته شده به دیده ی نفرت می نگرم.
به استناد سایت آیین دادرسی دینا ماده 230 قانون آیین دادرسی مدنی آن دسته از دعاوی که اثبات آنها با شهادت یا گواهی امکانپذیر است را در چهار گروه پیش بینی کرده است و تعداد و جنسیت شهود یا گواهان را نیز در هر کدام از گروه ها پیش بینی و تصریح کرده است . نگاهی مختصر به این ماده گویای آن است که اکثر دعاوی مالی و غیر مالی جز در موارد خاص با گواهی قابل اثبات هستند ؛ زیرا مصادیق مذکور در این ماده جنبه تمثیلی دارد . بنابراین در تمام دعاوی که در ماده 230 قانون
اصلا خدا از آدم های قالبی خشکه مقدس یک بعدی بدش می آید....اگر نه چرافرشته های مطیع و پاکش را که همگی از آغاز خلقت شان یا در حال رکوعند یا در حال سجود...به پای آدم خطاکار خون ریز می افکند...علی چرا چهار هزار خر مقدس حافظ قرآن و شب زنده دار صائم الدهر قائم الیل را در نهروان به زیر شمشیر مردانه اش می گیرد؟
#هوچقدر فرق است بین نگاه ظاهری به دین با نگاه باطنی به دین؛ این موجب قبض و بی حالی انسان میشود و آن موجب بسط و نشاط...این نگاه، بعثت حضرت رسول را به هدف احکام نجس و پاکی و رسیدن به حور و قصور بهشتی می داند، و آن نگاه هدف از بعثت را "لقاءالله" و "تبدیل فلسفه یونانی به عرفان شهودی" میداند. این کجا و آن کجا...به مناسبت بعثت مبارک حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله، دو عبارت کمتر شنیده شده و عمیق و شیرین از حضرت امام خمینی را تقدیم دوستان عزیز میکنیم:« م
تو تنهایی فاطمه. تنهای تنها. و اسمت را گویی آفریده‌اند تا مخاطبِ وحشت باشد؛ هبوط هم‌زمان ترس و تنهایی. لحظه‌ای که درمی‌یابی جز تو گوشی نیست، و زبانی، و چشمی. و ناگزیر می‌شوی در شبی که شهر بر ضد صبح آدمیان، با سلاح سمفونی زباله‌ها به مبارزه برخاسته، تو، خود، تنها، در سیاهی فرو شوی.
آیا بازبمانی، یا برسی. 
 
پس از هبوط آدم،
حوّا
به قساوتی خفته در دل،
به سنگینی نگاهی ابدی، پابند شد.
حوّا
آن غزل پیچیده‌ی آفرینش،
در زمهریر سکوتی تا ابدیتِ دنیا،
به چارپاره‌ای تشنه از نوشیدن آغوش “هو”،
بدل گشت.
و دنیا
این آلودهْ مخلوق
چه می‌دانست بی‌رحمی او تا کجا دامن‌کشان
پیش خواهد رفت...
 
 
پ.کاش بخونی وقتی می‌نویسم که، هرچی روزا بیشتر می‌گذره، ازت بیزارتر می‌شم.
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
در یادگیری حکمت، قیود زائدی مورد نیاز هست،
طریق سلوک و تهذیب، از این قیود بی نیاز است؛
گاه به این دلیل می پندارند که طریق سلوک آسانتر از طریق نظر و حکمت است.
ولی اگر راه عرفان و شهود به نظر آسان می آید،
طریق تصفیه و تهذیب نفس برای بسیاری از افراد سخت و دشوار است؛
همانگونه که طریق نظر و اندیشه و حکمت برای بسیاری، دشوار است.
البته
آنهایی که شایستگی ورود به طریق عرفان و شهود پیدا می کنند؛
با امداد الهی بیشتر آگاه و آشنا می ش
همه ما یک روزی یک جایی چوب خط زندگی مان پر میشود، حالا نه اینکه سرمان را بگذاریم زمین و دراز به دراز  بیفتیم روی زمین و دور از جان، جان نداشته باشیم.  
نه، همینکه یک جایی احساس کردی که دیگر هیچ چیزی حالت را خوش نمی کند، که دیگر هیچ چیزی دلت را هری نمیریزد پایین، که دیگر دلت غنج نمیزند برای یک دوست داشتن، مرده ای، حتی اگر جان داشته باشی، حتی اگر نفس بکشی.
غروب دلگیریه، بعد از عشقبازی‌ه اجباری از جانب من و عدم تکمیل فرایند، بعد از هزار چانه‌زنی با خودم که هیچ فرقی بین میم و ح در عشقبازی نیست و تمام تفاوت در هورمون‌های من است، حالا به کنجی خزیده‌ام و غم در دلم بمانند قطره آبی بر سنگ دارد رسوخ می‌کند و من به هرچه پناه می‌برم تا گریزی یابم از آن در این سکون و خلوت. 
در آغوش میم اما برایم مسجل شد که من بی عشق نمی‌توانم. یا باید زندگی را کنار بگذارم و یا هرازچندی تن به عشقی هرچند سوگوارانه دهم.
بس ا
ارغوان چارقدش رو سرش کرد، بلند شد سرش رو از میون پنجره نیمه باز برد بیرون، نیم تنه برهنه شو کش داد و تا کمر از پنجره آویزون شد و دست دراز کرد تا تنها اناری که تو بالاترین شاخه درخت مونده بود رو بچینه، نوک انگشتاش رسید به انار، ارغوان نگاهش به آسمون بود و میشنید که  پرنده ها بهش میگفتن میرن که تو پرو بمیرن، انار روی زمین افتاد و ترک خورد و رنگ قرمزش سنگ فرش رو پوشوند، چارقد ارغوان روی شاخه موند و ارغوان همراه پرنده ها می رفت که تو پرو بمیره.
معسر از هزینه دادرسی کسی است که به واسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود به طور موقت قادر به تأدیه نیست. در دو صورت اعسار از هزینه دادرسی به وجود می‌آید؛ به علت اینکه دارایی شخص کفاف پرداخت هزینه دادرسی را نمی‌کند و به علت اینکه شخص به دلیل عدم دسترسی به مال خود، قادر به تأدیه نباشد. برخی از مصادیق عدم دسترسی به مال خود در ماده ۲۷۶ قانون مدنی آمده است یعنی اموالی که حاکم، شخص را در آن ممنوع‌التصرف کرده است یا اموال متعلق رهن و معامل
 
 
آخرین باری که انقدر به کارام فکر نکرده بودم یادم نمیاد! یعنی یه آدم میتونه انقدر تنزل کنه! همینقدر احمقانه!
یاد حرفای استاد می افتم که داشت اصول کار یاد میداد، میگفت چقد این گزینه مهمه!
*خودشیرین
مخلوطی از تنفر و ترس و حس ناپاکی و رانده شدن 
 
یاد رفقای قدیم افتادم...
من بی معرفتم، شما دیگه چرا؟
یادش بخیر یه زمانی گفتگوها داشتیم! من انقد بهت سر میزدم، تو نباید یه بار بگی برم ببینم چه مرگشه؟ دستشو بگیرم؟ قدیما بامعرفت تر بودی... میدونی الان چق
سال‌های زیادی از آن پاییز گذشته، اما او هنوز در آغوش من خواب است. یک منْ جامانده کنار آن دیوار و تکان نمی‌خورد، مبادا که او از خواب بیدار شود. چه لذتی بالاتر از این است که کسی آرامش را در آغوش تو پیدا کند؛ آغوشی که پیش از این به هیچ‌کار نمی‌آمد. یک منْ هنوز به آن دیوار تکیه داده و مست عطر موهای اوست. دلم که می‌گیرد دست می‌کشم بر تن او و نفس در سینه‌ام حبس می‌شود از هیجان. یاد خاطره هیجان اولین‌بار که لمسش کردم می‌افتم. لمس ِ ممنوعه و هبوط. خد
عقربه های ساعت تند و تند می دویدند گویی زمان دنبالشان کرده بود و من تو را جایی میان ساعت دوازده تا دو گم کردم و شنهای ساعت تمام شد. انگار زمان آنها را بلعیده بود.  
تو جایی میان شعرهای شهریار آمدی، جانم به قربانت و جایی لا به لای شعرهای سعدی رفتی دامن کشان من زهر تنهایی چشان و شنهای ساعت تمام شد و زمان خاطراتت را بلعید و قی کرد بلعید و قی کرد بلعید و قی کرد. 
به کویر ماننده ایم
و به صحراهای داغناک
ما ،این آدمیان هبوط کرده در وادی حیرت
که چارسومان را دیوارهای سیمانی گرفته اند
تشنگانی که قدر دریا ندانسته
و پا از گلیم خویش فراتر گذاشتند
و سر از سراب در آوردند
ما این آدمیان سرگشته
این تشنگان تهیدست
...
 
و گفت :
یا موسی!
فقیر آنست که روزی دهنده ای چون منش نیست...
و بیمار آن که طبیبی چون من ندارد...
و غریب آن که رفیقی نیافته مانند من...
خدایا!
ما گدایان همواره در پیشگاهت سر میساییم
که از فقر عشق رنج می بریم
و ا
همیشه اینطور نیست که آدمهایی که دوستت دارند برای همیشه دوستت داشته باشند، شاید هم برای همیشه دوستت داشته باشند اما برای همیشه با تو نمی مانند و تو، یک روز از خواب بیدار میشوی و میبینی اویی که دوستت داشته بی هوا و یکهو رفته و خروار خروار خاطره جاگذاشته توی قلبت و خروار خروار حسرت روی دوشت و تو می مانی و یک عمر این پرسش بی پاسخ که چرا بلد نیستی کسانی را که دوستت دارند دوستشان داشته باشی.
بسمک یا مُلَقِّن
************
حضرت علامه حسن زاده آملی فرمودند:
عوالم در طول همند.
معانی هم در طول هم اند و در هر مرتبه برای خود حکمی دارد.
پس اقامه ی دلیل برای مستعدین است وگرنه از دلیل، جز خفا و پنهانی حقایق بر نمی آید.
آن ب کشف و مکاشفات گرفتن حال دیگری دارد ک آن، اصل است.
در نظر بگیرید حال جناب رسول صلوات الله و سلامه علیه و آله در تلقی قرآن را.
آن وقتی ک ناموس الهی یعنی جبرئیل در کوه احد نازل شد، حضرت دید قاف عین و شرق و غرب ملک و ملکوت را فرا گرفته؛
بسمک یا مُلَقِّن
************
حضرت علامه حسن زاده آملی فرمودند:
عوالم در طول همند.
معانی هم در طول هم اند و در هر مرتبه برای خود حکمی دارد.
پس اقامه ی دلیل برای مستعدین است وگرنه از دلیل، جز خفا و پنهانی حقایق بر نمی آید.
آن ب کشف و مکاشفات گرفتن حال دیگری دارد ک آن، اصل است.
در نظر بگیرید حال جناب رسول صلوات الله و سلامه علیه و آله در تلقی قرآن را.
آن وقتی ک ناموس الهی یعنی جبرئیل در کوه احد نازل شد، حضرت دید قاف عین و شرق و غرب ملک و ملکوت را فرا گرفته؛
مشکلات اول برایم یک :دی گذاشتند
تا آمدم بخندم
بهمن شدند روی سرم...
تا سرم را از لایشان در آوردم
دیدم نزدیک تولدم است
تا خواستم بنویسم اسفندی‌ام
همان جا بهمن دوم از راه رسید و دودم کرد
چیه؟ مسخره است؟
ساده‌اش میشه:
از بس لای مشکلات لولیدم که زندگیم تموم شد.
میخوری زمین هوا میره تموم شُد.
حالا طبقه‌ها رو دونه دونه پایین میام.
کار از هبوط هم گذشته.
راه سمت جهنم است.
بسم الله الرحمن الرحیم
آغاز هر سوره با اسم است. اسم اللّه ی ک رحمان است و رحیم.
بسم الله الرحمن الرحیم هر سوره اختصاص ب همان سوره دارد و می بایست ب آیات ابتدایی سوره متصل شود.
می فرماید:
بِ 
اسم.
ب ، مانند ظرفی است مبسوط و کشیده و دحو شده، ک مظروف آن ب پایین افتاده و هبوط کرده است و علامت کسره و شکستگی و خضوع و انحنا دارد.
این ظرف مبسوط و دحو شده با نقطه ای هبوط کرده، ماقبل اسم، ظهور یافته و تجلی کرده است. کدامین اسم؟ اسم « الله » جمیع صفات و اسماء،
در این خصوص در ماده 225 قانون آیین دادرسی کیفری مقرر گردیده است: «رسیدگی به جرایم اطفال علنی نخواهد بود در دادگاه فقط اولیاء و سرپرستان قانونی طفل و وکیل مدافع و شهود و مطلعین و نماینده کانون اصلاح و تربیت که دادگاه حضور آنان را لازم بداند حاضر خواهند شد. انتشار جریان دادگاه از…
ادامه مطلب
نمیدونم کتاب چهار اثر فلورانس اسکاول شین رو خوندین یا نه؟ من بارها و بارها از این طرف و اون طرف اسمشو شنیده بودم..توی کتاب فروشی ها دیده بودمش ولی هیچ وقت راغب نبودم برم سمت این کتاب!! اصنم نمیدونستم این کتاب راجع به چی هست و همینطوری احساس میکردم کتاب جذابی نیست!! خلاصه حدود سه هفته پیش که رفته بودم توی یه کتاب فروشی قدم میزدم برای خودم و قصد خرید کتاب هم نداشتم، چشمم خورد به این کتاب! قیمتش هم خب کم نبود...کتابو باز کردم..مقدمشو خوندم به نظر جال
وقتی که ماه کامل شد / نرگس آبیار
 
تا وقتی این فیلم را ندیده بودم نمی دونستم برادر عبدالمالک ریگی درگیر چنان ماجرایی داشته .
احساسات بدون تعقل خطرناکه . هم برای خود شخص و هم برای دیگران .
یک جا بت میسازی و جای دیگه همون بت را میشکنی .
نه بواسطه تفکر بلکه یک دفعه یک بت جدید وسط زندگیت هبوط میکنه که دو پادشاه در یک سرزمین نگنجند و دستور از بالایی جدید صادر میشه که 
پ(فتحه) بشکن اون بت(ضمه)
 
+فیلم خوبیه . ببینید ...
من فقط به یک نکته ی اون اشاره کردم .
کل
نامه‌ای به دوستبه نام او که بودنمان یادی از اوستبهترین! یادت باشد، انسان اگر به‌خاطر سیبی که نشانۀ دانش بود، هبوط کرد، با همین سیب باز باید عروج کند و به درگاه خدا برسد.پس هیچ لحظه‌ای را که در آن می‌توانی به دانش و حکمت بپردازی، صرف چیز دیگری نکن. مریم‌جان! جمع‌شدن ما در کنار هم، بهانه‌ای است برای دوختن تمام این تک‌لحظه‌ها به‌هم و افزایش نور عقل و ایمان.امیدوارم همواره در زندگی هدف داشته باشی؛ چراکه انسان‌های بی‌هدف، مجبورند تمام عمر
با سلام
جلسه ۹۹ 
لینک دانلود فایل صوتی جلسه ۹۹ ، سه شنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ (24.6 MB صوت با کیفیت wma -صندوق بیان)
لینک کمکی جلسه ۹۹ (32.96 MB صوت با کیفیت mp3 -سرور ابری پرشین گیگ)
موضوع جلسه:
- بحث عرض اعمال بر امام (جلسه اول)
شهود تمام اعمال ما، با تمام عمق و زوایا درقیامت برای خودمان، و بصورت جامع در دنیا وقیامت برای خدا و رسول و حجتش.

جلسه ۱۰۰
لینک دانلود فایل صوتی جلسه ۱۰۰ ، سه شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۷ (26.5 MB صوت با کیفیت wma -صندوق بیان)
لینک کمکی جلسه ۱۰۰ (39.80 MB
ساعت ها برای خودم مشق می کنم. شاید این همان کاری‌ست که میتوانم در خلوتم انجام دهم و از آن لذت ببرم. خطاطی و نقاشیخط را میشود گفت دوست دارم. حتی اگر جوّ کلاسش گاهی بسیار سیاسی شود و فضا کاملا مخالف عقیده من. که خب یاد گرفتم برای این که احترام ها حفظ شود بیشتر سکوت کنم یا اگر جایی ببینم واقعا تاثیری دارد چیزی بگویم. اوایل حرفی نمی‌زدم. من ناشناسی بودم بین یک سری آدم هم‌عقیده. پیش از این جایی به صورت طولانی مدت نبودم که مخالف عقیده ام باش
ساعت ها برای خودم مشق می کنم. شاید دیگه مطمئنم این همون کاریه که میتونم در خلوتم انجام بدم و ازش لذت ببرم. خطاطی و نقاشیخط رو میشه گفت دوست دارم. حتی اگه جوّ کلاسش گاهی بسیار سیاسی بشه و فضا کاملا مخالف عقیده من. که خب یاد گرفتم برای این که احترام ها حفظ بشه سکوت کنم یا اگه جایی ببینم واقعا تاثیری داره چیزی بگم. اوایل چیزی نمیگفتم چون من یه ناشناس بودم بین یه سری ادم هم عقیده. پیش از این جایی به صورت طولانی مدت نبودم که مخالف عقیده ام باشند. رفته
نماز نوعا برای ما ذکر نیست.
ذکر یعنی یک دوپینگ حسابی.
خاصیت ذکر آن است که زودتر از آنکه به ذهن بیاید به دل نشسته است.
نمی‌خواهد بخواند تا یادش بیاید.
بلکه چون می‌آید می‌خواند.
این چند جمله امروز صبح فکرم رو مشغول کرد. فکر کردم دنیای یک مومن واقعی یا دنیای حضرات معصومین چقدر برای ما گنگ و غیر قابل فهم هست.
حالا از اونجایی که یکی دو ماهی هست بیشتر با تعقل محض درگیرم، احساس می‌کنم نیاز به یک امر فوق عقلی پیدا کردم. چیزی شبیه شهود. شبیه علم حضوری.
#حدیث_مهدوی 
امیر المومنین(ع)
در ینابیع المودة ص 467 می نویسد شخصی از اصحاب کشف و شهود از امیرالمومنین نقل کرد که فرمود: خداوند گروهی را خواهد آورد که آنها را دوست می دارد و ایشان خدا را دوست می دارند سلطنت پیدا خواهد کرد کسی که در بین آنها غریب است و او همان مهدی است؛ سرخ رو، موی‌هایش به سرخی متمایل است. زمین را به سادگی پر از عدل و داد می کند. در کودکی از مادر و پدر خود جدا می شود و در محل پرورش خود عزیز است.با امان، مالک تمام بلاد مسلمین می شود. ر
«خِرد» متفاوت است از انباشتنِ اطلاعات. اما، گمان کنم، خِرد واقعی در مواجهه دقیق با اطلاعات، یا همان دانش، اتفاق می‌افتد. بی‌دانش، تجربه ما محمولی‌ خالی‌ست، و بنابراین، از ارزیابی خود ناتوان است. تجربه، و شهود، در طی سال‌ها تربیت می‌یابد. این تربیت‌شدن، به‌معنای گیرافتادن در چرخه قناعتِ به یک دیدگاه -هرچند دیدگاهی منطقی- نیست، که خودش از عوامل مهم گرفتاری در بند تکرار است؛ یا، این تربیت، به‌معنای دوری از عصیان‌گری نیست. یا، به‌معنای
ما می پنداریم که در نقطه ی الف از زمان به دنیا آمده ایم و در نقطه ی ب از زمان می میریم و نابود می شویم، و فقط در میانه ی نقطه ی الف تا ب است که از هستی برخورداریم. تا زمانی که این تلقی غلط با ماست رنج خواهیم برد و رنج خواهیم داد. کره ی زیبا و زنده ی زمین را مآلا همین تلقی غلط است که تهدید می کند. دومین رای غلط ما این است که ما همین بدنیم، و هنگامی که این بدن می میرد ما نیز نابود می شویم. این رای غلط چشمان ما را به روی تمامی راه هایی می بندد که به وسیله آ
مقام‌ ملائکه مقام‌ تسبیح‌ و تقدیس است.
شیطان تا این مقام بالا رفت. مقام‌ تسبیح‌ و تقدیس، مقام‌ طهارت‌ محض‌ است. که هیچ‌ آلودگی‌ و نقصی‌ در آنجا نیست. و آنجا طهارت محض است... کسی که به این مقام می رسد، چه خصوصیاتی پیدا می کند؟
یکی از خصوصیاتش این است کهبه‌ قرآن‌ دست‌ پیدا می‌کند: « لا یمسُّهُ إلّا المُطَهَّروُن » و جز مطهرون نمی توانند به قرآن برسند.
قرآن‌ یعنی‌ مقام‌ جمعی. مقام‌ جمعی‌ عالم‌ مقام‌ عقل‌ اول‌ است. که در کافی آمده است :
هنگام بازگشت به منزل متوجه شد که دزدی از منزل ایشان فرشی برداشته و در حال بردن آن است!استاد، دزد را تا سرای بوعلی بازار تهران که مشغول فروختن قالی شد، تعقیب کرد.لحظه‌ای در مقابل فرش درنگ کرده، سپس پیش رفت و با پیش‌نهاد منفعت به طرفین، قالی را خریداری کرد. البته به شرط آن که تا منزلش حمل کند.وقتی دزد به منزل استاد رسید، تازه متوجه اصل قضیه شد!!این‌جا بود که از استاد عذرخواهی کرد و ...استاد بدون آن‌که به روی خود بیاورد فرمود: «من که ندیدم تو از خ
سلام
الان بامداد چهارم خردادماه 1398 مصادف با اولین شب قدره ماه رمضونه. حال و حوصله مسجد و دعا و بیرون رفتن رو نداشتم. دیدم چی بهتر از اینکه وبلاگ هبوط مورد علاقم  رو بسازم.
میخوام اینجا بنویسیم از حرفایی که نمیتونم حتی با نزدیکترین آدمهای زندگیم به زبون بیارم.تنها  راهی که دیدم اینه که خونه تنهاییمو به تنهایی بسازم تا بتونم راهمو پیدا کنم، بازم به تنهایی...
اینکه این همه رو تنهایی تاکید میکنم دلیل داره که بعدا به مرور دلایلشو مینویسم...
این صفح
ارغوان با صدای هزار هزارتا گنجشگ که داشتن جان عشاق شجریان رو زمزمه میکردن بیدار شد، رفت کنار پنجره و صورتش رو چسبوند به شیشه و گرمای صورتش  شوق زندگی رو انژکسیون کرد تو رگ سرد پنجره، پنجره جونگ رفت و کم کم رنگهای مداد رنگی برگ درختا رو نقاشی کردن، رنگ کردن.
برگشت نشست روبروی آینه و زل زد تو قاب عکس، زل زد تو چشمای ارسلان که تو عکس نشسته بود روی کنگره دیوار و دست دراز کرده بود سمت ارغوان.
گره موهاش رو باز کرد و ریخت روی شونه هاش، تمام برفی که آسم
رسولم میبینم که آن ها تو را دروغگو خطاب می کنند. می دانم که به تو می گویند چرا مثل فرشتگان نیستی و چون آدمیان در بازار قدم میزنی. رسولم می دانم که غصه ی مهجوری قرآن در میان قومت  را می خوری. رسولم گمان نکن که آن ها خواهند شنید یا چیزی درک خواهند کرد. نه هرگز! آنها مانند چهارپایان می مانند، حتی از آن هم بدتر. رسولم غصه نخور، من همه چیز را می دانم، تو را و قلبت که محل هبوط قرآن است، خود در آغوش خواهم گرفت.



+برگرفته از تمام سوره فرقان که گویی خداوند
 
بسم الله الرحمن الرحیم 
غم ها و شادی ها و بدبختی ها و خوشبختی ها محاصره ات میکنند
و تجلی ایه ان الله مع العسر یسرا میشوند
زمانی گرد غفلت از رویت برداشته میشود
تازه میفهمی که فقط در محاقی بی انتها به هبوط رفتی
جایی که هرگز امیدی برای رهایی نیست
و وقتی نوری از انوار عالم وجودت را بیرون می آورد
و نجاتت میدهد
تو میفهمی که یسر زندگی همین نجات هست 
همین عشق هست که نور هدایت شده
تا بفهمی حالا سفینة النجاح حسین چه سفینه ای ست
هنگام خداحافظی با محاق  
ز بهشت‌ که‌ بیرون‌ آمد،  دارایی‌اش‌ فقط‌ یک‌ سیب‌ بود. سیبی‌ که‌ به‌ وسوسه‌ آن‌ را چیده‌ بود.و مکافات‌  این‌ وسوسه‌ هبوط‌ بود.فرشته‌ها گفتند: تو بی‌ بهشت‌ می‌میری. زمین‌ جای‌ تو نیست. زمین‌ همه‌ ظلم‌ است‌ و فساد. و انسان‌ گفت: اما من‌ به‌ خودم‌ ظلم‌  کرده‌ام...زمین‌ تاوان‌ ظلم‌ من‌ است. اگر خدا چنین‌ می‌خواهد، پس‌ زمین‌ از بهشت‌ بهتر است.خدا گفت: برو و بدان‌ جاده‌ای‌ که‌ تو را دوباره‌ به‌ بهشت‌ می‌رساند، از زمین‌ م
یادم نیست اولین‌بار کی با «بردار» برخوردم ولی یادم هست خیلی بدیهی به‌نظرم آمد؛ بدیهی عین عددها. اما از همان راهنمایی-دبیرستان آرام‌آرام حس کردم این مخلوق ذهنی بشر آن‌چنان پیش‌پا افتاده نیست؛ البته که همۀ ما شهود واضحی از بردارها داریم، معلوم است که وقتی دو نفر با طناب در دوراستا میزی را می‌کشند نهایتا میز در جهتی بین دو راستایی که دو سر طناب نشان می‌دهند به حرکت می‌افتد، اما این که این واقعیت شهودی واضح بدیهی تبدیل به یک سری موجودات ر
یادم نیست اولین‌بار کی با «بردار» برخوردم ولی یادم هست خیلی بدیهی به‌نظرم آمد؛ بدیهی عین عددها. اما از همان راهنمایی-دبیرستان آرام‌آرام حس کردم این مخلوق ذهنی بشر آن‌چنان پیش‌پا افتاده نیست؛ البته که همۀ ما شهود واضحی از بردارها داریم، معلوم است که وقتی دو نفر با طناب در دوراستا میزی را می‌کشند نهایتا میز در جهتی بین دو راستایی که دو سر طناب نشان می‌دهند به حرکت می‌افتد، اما این که این واقعیت شهودی واضح بدیهی تبدیل به یک سری موجودات ر
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از فارس، طبیب «رضا چمن» اظهار کرد: همچنان که پیش دماغ می شود، روند فزاینده و رو به ازدیاد مراجعه و بستری با علائم عفونت های حاد تنفسی را شاهدیم، به نحوی که تا امروز از بیش از ۳۰۰ مراجعه سرپایی در شاهرود و میامی، ۱۷۰ نفر علیل شده اند. وی گفت: امروز جواب نو ای از استاندارد های آزمایشگاهی دانشگاه علوم پزشکی شاهرود شهود نکرده ایم و از ۲۲ مریض با آزمایش مثبت سابق که تا دیروز اعلام کردیم، ۱۳ نفر تاکنون با بهبودی ترخیص ش
هو
هرکس جاهل است به معرفت نفس اجهل است به معرفت رب ، و معرفت نفس مصباح کشف احوال ملکوت است و مشکوة شهود اسرار جبروت و معراج وصول به سوی لاهوت. و احدی از بنی آدم نمی رسد به هیچ مقامی مگر بعد از معرفت نفس خود. و این معرفت حاصل نشود به خبر نقلی یا نظر عقلی. بلکه حصولش موقوف به نوری است که از حق بر دل آید و آن نشود مگر به ریاضات متعالیه و مجاهدات متوالیه و تجرد قوی از قیود هوی و به زعم فقیر محض موهبت است از حضرت عزت ،  اگرچه منافی نیست ، توفیق مجاهده هم
تفاوت مشرب مشایی و اشراق به تفاوت آن‌ها در لزوم کشف و شهود بر‌می‌گردد.
مشاییان قدرت عقل را بی‌نیاز از کشف و‌شهود می‌دانستند، اما اشراقیان، کشف و شهود را در تقویت عقل موثر می‌دانستند.
از این جهت ملاصدرا اشراقی بود اما حکمت متعالیه یک تفاوت اساسی فلسفه مشایی و اشراقی دارد و آن تکیه بر اصالت وجود است. (درآمدی بر نظام حکمت صدرایی ، عبدالرسول عبودیت ، ج۱، صص ۶۸-۷۰)
یعنی اصالت وجود، زیربنای فلسفه‌ی ملاصدرا است.
همچنین از اصالت وجود، سه مساله
تفاوت مشرب مشایی و اشراق به تفاوت آن‌ها در لزوم کشف و شهود بر‌می‌گردد.
مشاییان قدرت عقل را بی‌نیاز از کشف و‌شهود می‌دانستند، اما اشراقیان، کشف و شهود را در تقویت عقل موثر می‌دانستند.
از این جهت ملاصدرا اشراقی بود اما حکمت متعالیه یک تفاوت اساسی فلسفه مشایی و اشراقی دارد و آن تکیه بر اصالت وجود است. (درآمدی بر نظام حکمت صدرایی ، عبدالرسول عبودیت ، ج۱، صص ۶۸-۷۰)
یعنی اصالت وجود، زیربنای فلسفه‌ی ملاصدرا است.
همچنین از اصالت وجود، سه مساله
بعد از طرح بحث صفات خدا و تجّلی صفات برای شناخت و معرفت نسبت به خدا ، ما به یک موضوع پرچالش میرسیم و اینکه:
اصلاً خدا از کجا آمده است که بخواهیم برای او صفات تعریف کنیم؟ یا مثلا وقتی می گوئیم ذات و چیستی خداوند قابل شناخت نیست پس چطور به این شناخت رسیده ایم که اساساً خدایی هست که در وصف او سخن گفته میشود؟این در واقع همان حرف خداناباوران است که به عنوان مقدمه قرار می دهند و می گویند که وقتی چیزی خارج از مرزهای طبیعی هست و قابل دسترس هم نیست و قاب
یکی از نقدهایی که به روان شناسی غرب وارد است، ویژگی تجربی بودن آن است.
به اعتقاد قاطبه‌ی فلاسفه‌ی مسلمان، تمدن غرب علی رغم همه پیشرفت‌هایی که داشته است، دچار انحطاط‌ هایی نیز شده است.یکی از آن انحطاط ها خارج کردن عقل، نقل و شهود از دایره‌ی علوم است. این امر آسیب‌های وحشتناک و شاید جبران‌ ناپذیری بر بدنه‌ی تمدن غرب وارد کرد.
روان‌شناسی نیز از این آسیب‌ و انحطاط در امان نماند و به همین سبب بسیاری از ویژگی‌ و قابلیت های انسان که با تجربه د
به نام خدای شنهای طبس


شهید آوینی:
« عصر تمدن غرب و سیطره ی روح سرمایه داری بر بشر به پایان رسیده و عالم در
محاصره ی حقیقت است ... حقیر این عرصه را آوردگاه مبارزه ای عظیم می بینم
که بین آدم و دعوات شیطانی نفس اماره اش درگیر است. آدم فریب خورده و از
بهشت حقیقت خویش هبوط کرده، اما دیگر توبه اش مقبول افتاده است و زود است
که بازگردد.»
من در فروپاشی تمدن غرب بیش تر به تحول درونی غربی ها امیدوارم
تا جنگی رو در رو که میان شرق و غرب و یا اسلام و غرب روی د
بسم الله الرحمن الرحیم
حوزه ی برهان،
مفاهیم ذهنی است.
و اینکه آیا امکان وجود این مفاهیم ذهنی در خارج هست یا خیر؟
قلمرو عرفان،
هم شهود آن مفاهیم و علم حصولی است؛ 
هم شهود مصادیق خارجی آن مفاهیم ذهنی.
عقل برهانی نمی تواند به مصداق خارجی مفاهیم که آثار عینی فراوانی دارد دسترسی داشته باشد؛
بنابراین اولا از وقوع آن مفهوم ذهنی بی خبر است؛
ثانیاً از لوازم جزئی آن هم نمی تواند آگاهی داشته باشد.
البته عقل حکیم، امکان وقوع آن چیزی که مشهود قلب عارف اس
خون از گوشه‌ی لبش آرام به پایین چکه می‌کند؛ کسی‌دگر با احساسش قلبش را نشانه رفته است؛ دیگری با احساسش گوشه‌ی تاریکی از اُتاق، دست و پا می‌زند، همانند مرغی که جلادوارانه، سرش را از تنش جدا کرده باشند! تاریکی سرد است؛ دیگر هیچ‌چیز نمی‌تواند درونِ این تاریکی قلبش را به بازی بگیرد؛ حتی همین تاریکی، حتی همین سرمای اَبدی؛ باید چیزی درونِ مَغزش شکل بگیرد، چیزی شبیه به ترس، چیزی شبیه به هیولایی ترسناک درونِ ذهنش، اما عکس‌العملی در کار نیست،
خون از گوشه‌ی لبش آرام به پایین چکه می‌کند؛ کسی‌دگر با احساسش، قلبش را نشانه رفته است؛ دیگری با احساسش، گوشه‌ی تاریکی از اُتاق، دست و پا می‌زند، همانند مرغی که جلادوارانه، سرش را از تنش جدا کرده باشند! تاریکی سرد است؛ دیگر هیچ‌چیز نمی‌تواند درونِ این تاریکی قلبش را به بازی بگیرد؛ حتی همین تاریکی، حتی همین سرمای اَبدی؛ باید چیزی درونِ مَغزش شکل بگیرد، چیزی شبیه به ترس، چیزی شبیه به هیولایی ترسناک درونِ ذهنش، اما عکس‌العملی در کار نیس
آیا زمینۀ فنی ندارید اما می‌خواهید بدانید بلاکچین چیست؟ آیا خیلی خفنید و باز هم نمی‌دانید بلاکچین چیست؟ آیا از کلیت بلاکچین شهود کافی ندارید؟ آیا می‌دانید یک تراکنش چگونه در شبکۀ بلاکچین ثبت می‌شود؟ آیا می‌خواهید بدانید ماین‌کردن دیگر چه کوفتی‌ست؟ آیا نمی‌دانید بیت‌کوین با بلاکچین چه فرقی دارد؟ آیا از این که نمی‌دانید فرق بیت‌کوین با کارت بانکی چیست در عذابید؟ آیا از این که در مهمونی‌ها جلوی فک و فامیل قپی نمی‌آیید رنج می‌برید؟
جهانی با ویژگی های خاص 

آنچه از مجموع آیات و روایات بدست می‌آید آن است که جهان هنگام رجعت، جهانی است با ویژگی‌های خاص به خود، که نه به طور دقیق شبیه به جهان دنیاست و نه همانند جهان آخرت است، در عین حال، برزخ هم نیست.
علامه طبابطبایی در تفسیر المیزان، قیامت را در بالاترین درجه‌ی کشف و شهود دانسته و رجعت، در مرتبه‌ی میانی و پایین تر از این دو ظهور حضرت حجت است.(۱)
بنابراین اگر چه رجعت در همین دنیای مادی اتفاق خواهد افتاد، اما ویژگی‌های خاصش آ
جهانی با ویژگی های خاص 

آنچه از مجموع آیات و روایات بدست می آید آن است که جهان هنگام رجعت،جهانی است با ویژگی های خاص به خود ، که نه به طور دقیق شبیه به جهان دنیاست و نه همانند جهان آخرت است، در عین حال، برزخ  هم نیست.
علامه طبابطبایی در تفسیر المیزان، قیامت را در بالاترین درجه ی کشف و شهود دانسته و رجعت، در مرتبه ی میانی و پایین تر از این دو ظهور حضرت حجت است.(۱)
بنابراین اگر چه رجعت در همین دنیای مادی اتفاق خواهد افتاد ،اما ویژگی های خاصش آن را
جهانی با ویژگی های خاص 

آنچه از مجموع آیات و روایات بدست می آید آن است که جهان هنگام رجعت،جهانی است با ویژگی های خاص به خود ، که نه به طور دقیق شبیه به جهان دنیاست و نه همانند جهان آخرت است، در عین حال، برزخ  هم نیست.
علامه طبابطبایی در تفسیر المیزان، قیامت را در بالاترین درجه ی کشف و شهود دانسته و رجعت، در مرتبه ی میانی و پایین تر از این دو ظهور حضرت حجت است.(۱)
بنابراین اگر چه رجعت در همین دنیای مادی اتفاق خواهد افتاد ،اما ویژگی های خاصش آن را
سوالات شکایت کیفری ترک انفاق
 
 
 
۰۹۱۲۱۴۶۳۲۴۸ تلفن مستقیم
دکتر فتح اللهی 
 
با شکایت ترک انفاق، و در مقابل رای نفقه حقوقی زودتر بیاد و مرد ان را پرداخت بکند جلوی حکم کیفری و زندان گرفته میشود؟اگر کسی ترک انفاق شکایت کرد و کیفر خواست بیاد ولی رای دادگاه صادر نشود و در طرف مقابل رای نفقه حقوقی زودتر بیاد و مرد ان را پرداخت بکند جلوی حکم کیفری و زندان گرفته میشود۰آیا شهادت شهود برای اثبات عدم پرداخت نفقه کافیست؟وقت تون بخیر بنده حدود۴ماه هست
هوالعلم امام العملعلوم و معارف حقه حقیقیه اگر در مرتبه لفظ و کلمات باشد تعبیر به علم فکری می شود و اگر در متن معلوم و به درک شهودی وچشیدنی باشد تعبیر به علم شهودی و ذوقی می شود و این غایت قصوای علمی طلاب علوم و دانشجویان معارف حقه الهی است که هر مومنی به علم شهودی نائل آید فیلسوف حقیقی نامیده می شود و اگر بسوی عرفان حقیقی که همان عرفان به توحید صمدی قرآنی هست رهسپار شود آنگاه علم مکسوب وی به جایگاه رفیع امامت عمل عرشی والهی منصوب می شود پس ای ط
بسم الله 
صدای تلویزیون را قطع کرده ام و تصویر را گذاشته ام برای خالی نبودن عریضه ! مثل همیشه تبلیغ است . یک دنیای رنگی ، شاد ، براق و لوکس . همه چیز خوب است نه، درواقع عالی است در ایده آل ترین شکل ممکن است، خانه ها عین داستان های فانتزی کتاب ها و انیمیشن ها هستند، سفره ها خوش آب و رنگ، دختر و پسرهای شیک و جذاب، مادران شاد پدرهای موفق، بچه هایی خوشبخت ، بهشت عدن پدرم آدم و مادرم حوا هبوط کرده در صفحه ی تلویزیون ! اوضاع اصلا شبیه جهان کرونا زده نیست
آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود:
اول گفتند زنی از اهالیِ جورجیا، همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه ای در سواحلِ فلوریدا داشته باشیم. با یک کوروتِ کروکیِ جگری. تنها اشکال‌اش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطانِ سینه می‌گرفت. قبول نکردم. راست اش تحمل‌اش را نداشتم. 
بعد، موقعیتِ دیگری پیشنهاد کردند: پاریس، خودم هنرپیشه می‌شدم و زنم مدلِ لباس. قرار بود دو دخترِ دو قلو داشته باشیم. اما وقتی گفتند یکی از آنها در نه سالگی در تصادفی کش
#امام_خمینی ره:
و الحاصل: اقلّ مراتب سعادت این است که انسان یک دوره فلسفه را بداند.
تقریرات فلسفه امام خمینی،ج۳،ص۴۷۲______________________________________
أقول:
کمال الانسانی فی الطور الالهی، کمال مطاوعت و معرفت را به همراه دارد که همان کمال سعادت انسانی است.قوله تعالی:((و ما خلقت الجنّ و الانس الا لیعبدون))؛ و عبادت(مطاوعت)فرع بر معرفت ایقانی(معرفت)است. معرفت به معنای علم حضوری به حقایق اشیاء میباشد، لذا حکمت متعالیه که در واقع ترجمه ی شهود عارف به مفهوم و
زن در نظرگاه عارفان
کتاب راهزن عقل و دین یا زن در نظرگاه عارفان، نوشته مهری زینی، اثری ارزشمند در مورد جایگاه عرفانی زن در اسلام است.
در عرفان دو نگاه عابدانه( مبتنی بر خوف و زهد) و نگاه عاشقانه( مبتنی بر عشق و محبت) وجود دارد؛ از این منظر نگرش به زنان نیز می تواند برخاسته از هر یک از این دو باشد.
زن در تصوف عابدانه مظهر و مصداق نفس اماره است که گریز از او راه بهشت است. لذا عارفان در این نگرش زن را پست و فرومایه می انگارند.
اما در عرفان عاشقانه زن ع
حلقه بازوهایت را از دور گردنم بردار...گناهانت را هم!
نمیخواهم دوباره داستان آن سیب لعنتی را تکرار کنی...و معرکه بگیری که وسوسه من بود دلیل این هبوط...
بس است...
حوا صدایم نزن...
من لیلی ام...
لیلی دور ...
لیلی ناتمام مانده...
‌..همان که آنقدر ها به دل نمی نشست...همان که هرکس اورا میدید میگفت جمع کن بساطت را با این عاشق شدنت...
اصلا نه ...
من لیلی نیستم...
چه لیلی باشم چه حوا...یا گناهت ...یا خونت ...آویز گردنم میشود...
بگذار دلم را از محاصره دستانت دربیارم...
من ...م
 
کفش سرپنجه دار بی بند چرم پاسارگاد از نمونه مدل های پر فروش این برند خاص که در تولید محصولات خود به فکر راحتی مصرف کننده بوده و با تضمین کیفیت و انعطاف پذیری محصول توانسته رضایت مصرف کننده را جلب نماید. این کفش چرم مردانه به رنگ مشکی در  5 سایز موجود می باشد. دارای جزییات زیبا در طراحی است که با زوم روی تصاویر به راحتی قابل شهود می باشد.
برچسب‌ها: خرید کفش چرم مردانه, خرید کفش مردانه, چرم پاسارگاد
با سلام و عرض ادب احتراما عطف به پرونده کلاسه...مطروحه در آن دادگاه محترم دائر بر دعوی آقای...به طرفیت اینجانب تحت عنوان الزام به تنظیم سند رسمی اجاره که حسب نظر مبارک موعد رسیدگی به ساعت 9 صبح یوم جاری تعیین و استقرار یافته است دفاعا از حقوق خویش و قوانین جاریه و با تکذیب اصل و اساس ادعاهای خواهان محترم به انضمام تصاویر اسناد مدرکیه در پیوست به استحضار عالی می رساند..
اولا صرف نظر از ایرادات شکلی در خصوص تقویم یا عدم تقویم خواسته و عدم ابلاغ دل
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
دریافت
به آمریکای مرکزی میرسم و به #پاناما، که در واقع دروازه بین آمریکای مرکزی و جنوبی، و البته دروازه‌ی اقیانوس اطلس به اقیانوس آرامه!راستش بودن در شهر شلوغ اینجوری، هدف این سفرم نبوده و نیست و من در واقع میخوام یک ماه در آمریکای مرکزی سفر برم که مغزم از شلوغی زندگی روزمره، توریسم و فم‌تریپ و کار و خونه و... آروم بگیره و بتونم مرتب‌تر برنامه‌های زندگی رو بچینم. و احتمالا بعد از این دو روز در پاناما سیتی میرم که طبیعت بمونم و تا جایی که بتونم هر رو
تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى فایل تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى در 64 صفحه در قالب Word




دسته بندی
فلسفه و منطق

فرمت فایل
doc

حجم فایل
60 کیلو بایت

تعداد صفحات فایل
64

توضیحات :
فایل تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى در 64 صفحه در قالب Word.
بخشی از متن :
مقدمه مفهوم «شهود» (1) را مى‏توان در زمینه‏هاى مختلف بررسى کرد. این مفهوم، در فلسفه جایگاهى رفیع داشته و در تقسیمات اولیه وجود، مباحث علم و عالم و معلوم، شناخت‏شناسى و ه
تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى فایل تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى در 64 صفحه در قالب Word




دسته بندی
فلسفه و منطق

فرمت فایل
doc

حجم فایل
60 کیلو بایت

تعداد صفحات فایل
64

توضیحات :
فایل تحقیق درباره مفهوم شهود در فلسفه اسلامى در 64 صفحه در قالب Word.
بخشی از متن :
مقدمه مفهوم «شهود» (1) را مى‏توان در زمینه‏هاى مختلف بررسى کرد. این مفهوم، در فلسفه جایگاهى رفیع داشته و در تقسیمات اولیه وجود، مباحث علم و عالم و معلوم، شناخت‏شناسى و ه
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
علم، سینما، نظم و نثر، موسیقی، رقص، گیم (بازی)اینا دنیاهاییه که برای من جذاب ترن و دوست دارم توشون غلط بخورم.تنظیماتم رو علمه و هیچ شهود و خرافه‌ای تو کتم نمیره. به فیلم و کتاب و موسیقی هرروز ناخنک میزنم و دست به نواختن پنج ساز دارم. رقصِ درست (نه شلنگ تخته ای) رو تجربه کردم و از تماشای شکل آکادمیک و درستش هرجا و در هر سبکی لذت میبرم. اما هیچوقت وارد دنیای گیم نشدم. حتی تو گیم های موبایلی هم دووم نمیارم و بازی ها رو تا بهشون معتاد میشم پاک میکنم!
مشهد به معنای شهود و محل شهادت می باشد . جمعیت بسیار زیادی در این شهر زندگی می کنند که بسیاری از این جمعیت را مهاجران افغان تشکیل می دهند.
این شهر پنجمین استان پهناور کشور می باشد . زبان مردم این شهر زبان فارسی و گویش و لهجه آن ها مشهدی می باشد .
در اطراف شهر مشهد شهرک های صنعتی بسیاری وجود دارد که شرکت حمل بار ایرانکس در امر باربری شهرک های صنعتی شهر مشهد فعالیت بسیار گسترده ای دارد .
این شرکت به صورت شبانه روزی به فعالیت می پردازد تا بهترین و با
*عرفه یک زمان است و وقوف در عرفات یک منسک است!*کسی که از حرم بیرون رفته ابتدا باید وقوف کند،ما در ضمن بندگی هم یادتون میره کجا هستیم و که هستیم و غافلیم. سلوک بندگی  که با أین ها همراه میشود ، با دور شدن از او و بدون توجه و همراه می شود از دشواری های سلوک است. گانی غفلت کردیم از درون خودمان که چه بر سرمان آمده و این ها ما را به ضرورت وقوف یا درنگ کردن می رساند،وقوف یعنی ایستادن و بازنگری کردن که چه خبر است ؟ در درون من چه میگذرد ؟ بندگی من را چه مصاد
الآن یک هفته‌ای می‌شه که از اون جدیت خاص درس خوندن دراومدم. درسامو هنوزم می‌خونم ولی یه جدیتی که قبلاً داشتم، الآن کمرنگ شده. این حالاتم برام جالبه. مثل نزدیک شدن به خودته. شناختِ خودِ متناقضت.
یه چیزی که همیشه برام جای سوال بوده که آیا واقعاً هست یا نه، خودِ «شهود»ه. یعنی واقعاً می‌شه یه درک قلبی از چیزی داشته باشیم؟ این سؤالی بود که می‌پرسیدم. افکار قدیمی‌مو یادم نمیاد ولی اون موقع ها منتظر یه راه در رو بودم که بگم شهود توهمه یا وجود ندار
گربه ای خبیث برای شکار هر روز تعدادی جوجه را می گرفت و انها را می خورد  و شکمی از عزا در می اورد او حتی به مرغ های بزرگ هم رحم  نمی کرد و با خباثت تمام انها را خفه و فرار می کرد . 
روزی صاحب مرغ ها از ترس گربه انها را در قفسی بزرگ می گذارد تا از شکار گربه در امان باشد. گربه تا چشم صاحب خانه را دور می بیند  خود را از شکافی کوچک وارد قفس می کند وتمام مرغها و جوجه ها را خفه می کند . 
سگی از دور دست  تمام ماجرا را شهود می باشد . او به گربه می گوید چرا انها ر
هو
جذبه آن است که با بارقه ای الهی دفعتاً معارف بسیاری برای عارف حاصل شود و سلوک آن است که برای رسیدن به آن معارف ، درجات و مقامات مناسب با آن را یکایک طی کند. اهل شهود یا همهٔ درجات را با سلوک طی می کنند ، در این صورت سالک محض اند یا همهٔ درجات را با جذبه می پیمایند ، در این حالت مجذوب محض اند یا اوایل راه را با سلوک می پیمایند و در اواخر جذبهٔ الهی نصیب آن ها می شود ، این گروه سالک مجذوب اند یا اینکه اول جذبه ای نصیب آن ها می شود ؛ لیکن در انتهاء ن
۱. گناه پیش و پس از آن که گناه باشد، تصور گناه است. 
یعنی تصور کشتن از خود کشتن قبیح‌تر است. 
۲. آیا تفنگی که گلوله از آن خارج می‌شود معصوم نیست؟ 
۳. گناه یکجور بیگانگی یا تعارض است با طبیعت خودمان. 
۴. احساس گناه، ذاتی و اجتناب‌ناپذیر است. این که در کهن الگوها انسان با گناه آغاز می‌شود و هبوط می‌کند، این که از روزگار دور قربانی می‌کرده‌اند، و این که مسیح بار گناهان انسان را بر دوش می‌کشد موید همین نکته است. 
۵. گناه نخستین، نه خوردن گندم یا
در باشگاه مشتریان، کاربران با کاربرد از درخت سرو های مختلف اسنپ، جوایز و تقلیل های ویژه ای اخذ می کنند. درحال حاضر، این قابلیت بخاطر کاربران دارای سیستم عامل اندروید فعال شده است و برای کاربرد از آن، باید آخرین نسخه ی اپلیکیشن اسنپ را انتصاب کنید. درون اسنپ کلاب، کاربران با هربار استعمال از سرویس های التماس خودرو و بیع شارژ و بسته ی اینترنت امتیاز کسب خواهند کرد و براساس این امتیازها، داخل درخت سرو های مختلف این اپلیکیشن تقلیل های متنوعی ش
 اولین نظام دادرسی وقدیمی ترین نظام دادرسی می باشد که مربوط به قرن نهم میلادی است که می توان ریشه هایش را در قانون گذاری رم پیدا کرد و دارای ویژگی هایی  به شرح ذیل می باشد:۱. ضرورت طرح شکایت شاکی یعنی اگر تا زمانی که زیان دیده از بزه شکایتی به عمل نیاورد دادرس مربوطه حق رسیدگی به موضوع اتهام رو نخواهد داشت‌.۲. فقدان نهادی به عنوان تعقیب یعنی دادسرایی وجود نداشت که موضوع تعقیب ورسیدگی را برعهده بگیر وپرونده مستقیما نزد قاضی ارائه می‌گردید.۳.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از سایت خبری مصری eg ۲۴، ابوریدا رییس پیشین فدراسیون فوتبال مصر در بیانیه ای که از روال کانال «تایم اسپورتس» منتشر شد در خصوص ظن میزبانی شیشه ای کردن جهانی ۲۰۳۰ در کشور سمج سخن گفت. این عضو کمیته اجرایی فیفا درون توضیحات خود گفت: «هماهنگی در جهت میزبانی شیشه گرفتن جهانی ۲۰۳۰ تو کشور مصر اجرا شده است و ما می توانیم اشتباهات گذشته را جبران کنیم. حکم پیاده شدن روی میزبانی شیشه ذرهبین جهانی ۲۰۳۰ دنباله دارد و تمام م
عارف بالله آیت الله شجاعی :
آنها که تمام وجود آنها و قلب آنها پر از اغیار و محبت اغیار بوده و باطلن آنها محل توارد اغیار است و مملو از اسارت هاست ، و با این حال به بعضی از اوراد و اذکار می پردازند و انتظار شهود را دارند ، بدون اینکه در تطهیر دل بکوشند ، هرگز به آنچه انتظار دارند نمی رسند.
کانال معرفتی سیر الی اللّٰه «کانال تخصصی یادنامه اولیاء الله و احوالات بزرگان عالم اسلام»
#موهبت_کامل_نبودن نوشته ی #برنی_براون کتابی است که به ما گوشزد می کند ناقص بودنمان را قدر بدانیم و به ما راهکار می دهد که چطور با خودِ واقعی مان زندگی خوبِ مدنظرمان را بسازیم و از دنیای فکر و خیالِ خودنبودن بیرون بیائیم..کتاب در ۱۰ سرفصل اصلی راه هایی برای نزدیک شدن به خود اصیل ارائه می دهد:.راهکار ۱ (پرورش اصالت) اگر خود واقعی مان نباشیم، هرچه تلاش هم بکنیم یک روز به بن بست می خوریم. این روز شاید فردا باشد شاید سال بعد، اما نهایتا می آید و خِفتِم
هو
 
ذکر دائم ابتدا به صورت لسانی با ذکر لسان ادامه دارد ، تا آنکه به ذکر قلبی تبدیل شود. نشانهٔ این حالت این است که هروقت در خواب است یا بیدار احساس می کند که قلب او در حال ذکر است بدون مشارکت زبان، در این حالت الهام الله تعالی را به گوش دل می شنود و بوهای خوش ولایت الله تعالی را با شم قلبی حس می کند و حلاوت طعام الله را با ذوق قلبی می چشد و اسرار عالم غیب و شهادت در مرآت قلبی او با صورت مناسب نمایان می شود، و محاسبه گر نفس خود می شود، و برای او صرا
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیری دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
نمی گویم کرامت را تویی معنا
کرامت از تو دارد آبرویش را
تو دریایی ! نه ، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم گوشه ای از احتشام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر
موهایم در باد رها شده اند و نگاهم دو دو می زند بر عمقِ امواج دریا. می دانم پشتِ سرم می آید. می دانم که تنهایم نمی گذارد. همان ماهی کوچکی که خیال می کند اگر بخواهد افسانه باشد؛ باید نابود شود!
همان ماهی کوچکی که ‌دلش می خواهد به عمیق ترین جای دنیا شاید گودالِ مارینا در  اقیانوسِ آرام برسد. می دانم که اگر لحظه ای به عقب برگردم و چشم هایم را باز کنم؛ برای همیشه ناپدید می شود!
ماهی کوچک چشم هایش را بسته و توی تاریکی پشتِ سرم می آید.
پشتِ سرِ زنی که بند
این روزها حتی نسبت به آدم های بزرگتر از خودم هم حس مادری دارم. مثلا همین امروز که پست وبلاگ آسیاب را می خواندم،  دلم حس مادری را داشت که فرزندش را گذاشته توی دنیا و رفته پی ادامه ی مسیر جاودانگی اش. می خواستم به فرزندم بگویم، آرام باش فرزندم، با قوت ادامه بده، عشق جاری شده بین ما تنها شمه ای از عشق بی کران خدا به مابوده و هست.
به تو از این جهت که مادری عاشقانه همه جوانب جسم و جانت را در آغوش پر مهر پرورانده تا قد و قواره ات از هیکل زنانه ی او درشت
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیری دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
نمی گویم کرامت را تویی معنا
کرامت از تو دارد آبرویش را
تو دریایی ! نه ، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم گوشه ای از احتشام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر
میگفت قهر نکن.میگفت  وقتی نیستی چشمانم تا آخر خیابان ورم میکند کش می اید ان وقت میشود گیت ایست بقیه..زل میزند و خیره می‌شود ..بدون پلک..چشمانم میخواهد از کاسه بزند بیرون...درد می گیرد از بس که دنبالت می‌گردد و نمیابد..میگفت ارباب تو چرا همیشه نیستی؟یعنی هستی ولی وقتی نیستی فقط میفهمم نیستی میگفت وقتی دیگر وسوسه نمی شوم میفهمم رفته ای ولی من تو را میخواهم...دماغش چین خورد میخواست عطسه کند از همان عطسه های بلند و ترسناک ولی عطسه ش در نیامد مث
 
حکایت کرده اند که صبح روز هبوط، آدم نزد پروردگار آمد و گریه ای کرد از عشق، به طراوت باران بهمنی و گفت " ای معبود و معشوق یکتای من، اکنون که ما را به تبعیدگاه نامعلومی می فرستی، گیرم که من در همه سختیهای ناشناخته در عالم آب و گل شکیبا باشم، با من بگو که آخر فراق تو را چگونه تحمل توانم کرد؟ " خدواند آهسته در گوش آدم گفت: " من خود با تو می آیم " آدم پرسید: " این چگونه باشد؟ " فرمود: " تو در سیمای آن حوّا که همراه توست خورشید لبخند من و برق نگاه من و صدای
فرزندم:
زمانی حضرت امام خمینی رحمة الله علیه فرمودند: حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر _ ولو امام عصر_ باشد اهمیتش بیشتر است... برای اینکه امام عصر هم خودش را فدا میکند برای اسلام... همه انبیا از صدر عالم تا حالا آمدند، برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند..
اغلب مذهبی ها حتی نیافتند جان کلام امام چه بود و بعد از گذر این همه سال منی که امام را ندیدم باید برای طیف های مختلفی از بچه مذهبی ها اثبات کنم که فرمایش امام درست بوده..
✍️ مجیددادرس خالدی -حقوقدان 
امروز در میان هیاهوی نوشته های سال گذشته خودم به این متن برخوردم که نامش سمفونی آرامش بودو چون که فردا نمیتوانیم طبق سنت گذشته به دل طبیعت برویم ، نصمیم گرفتم دل و جانتان را به عمیق ترین و دل انگیزترین نقطه خلقت یعنی کویر ببرم امیدوارم از خواندنش لذت ببرید 
♦️در کوچه پس کوچه های کویر در میان بوته های خشک و تشنه بیابان پرسه زنان به مانند قطره ای هبوط کرده در کویر ، در نقطه ای دور دست که کویر با آسمان قرابتی دیرین
یکی بود یکی نبود
همه ی ما توی دنیاهای کوچیک خودمون زندانی هستیم
هرکدوممون تو یه گوشه هایی از دنیامون با دنیای بعضی ها شریکیم
اما تنها کسی که تو دنیای هممون هست خداست
دنیای هر کدوممون رنگ جداگونه ای داره
رنگ دنیای من با دنیای تو فرق داره
اما یه رنگی تو پس زمینه ی همه ی دنیا ها هست و اون هم رنگ خداست
هر کسی می تونه پاک کن دست بگیره و رنگ های دنیای رو پاک کنه تا بهترین رنگ جهان تو دنیای به شهود برسه و یا اینکه با مداد مشکی خط بکشه رو تمام رنگ های خد

عارف بالله آیت الله شجاعی :
آنها که تمام وجود آنها و قلب آنها پر از اغیار و محبت اغیار بوده و باطلن آنها محل توارد اغیار است و مملو از اسارت هاست ، و با این حال به بعضی از اوراد و اذکار می پردازند و انتظار شهود را دارند ، بدون اینکه در تطهیر دل بکوشند ، هرگز به آنچه انتظار دارند نمی رسند.
کانال معرفتی سیر الی اللّٰه «کانال تخصصی یادنامه اولیاء الله و احوالات بزرگان عالم اسلام»
فقط نه این که خمیده چنان هلال شدی
شبیه فاطمه چون سایه و خیال شدی
شبانه روز فقط مرگ را طلب کردی
چه شد که این همه لب تشنه ی وصال شدی؟!
چه حیف! تشنه ی دیدار دخترت ماندی
دچارِ غربت این دوری و ملال شدی
میان ظلمت زندان، به قلبِ بدکاره...
هبوط کردی و خورشیدِ لم یزال شدی
چقدر وقت نمازت تو را کتک زده اند
چقدر مضحکه ی قومِ بدخصال شدی
بگو به ساحتِ پاکِ علی ولی الله
چه گفته مرد یهودی، مریض حال شدی؟!
اگر غلط نکنم ساقتان شده مرضوض
عجیب وقت پریدن شکسته بال شدی
چه
دانلود کتاب احمد اسماعیل در بوته نمود و نقد 
بسم الله الرحمن الرحیم
کتابی جامع در نقد جریان احمد اسماعیل بصری موسوم به دجال بصره ، به تالیف محقق گرانقدر آقای اکبر بیرامی که این کتاب را در ۴۷۴ صفحه جمع آوری کرده اند.شبهات فراوانی از سوی فرقه دجال بصره به بنیان گزاری مدعی دروغین احمد اسماعیل بصری را واکاوی نموده و از نگرشهای گوناگون آن شبهات را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
آنچه در این نوشته خواهید خواند:۱- نکات دهگانه در باره فرقه انصارالمه
با قلمی از جنس نرم بوسه 
بر تاول های پیکری که نای رفتن ندارد
چگونه باید بر لبان بی رمق نامه نوشت؟
تو قامت بلندی از کتمان
من شعر کوتاهی در یک دنیا بی وفایی:
اینچنین با زلف های سیاهت
آن چشمانی که در فریب دل ها یدی طولانی دارد
من که یکبار بیشتر تو را ندیدم!
چرا زیر باران راه می پیمایم سیب سرخ گونه هایت را؟
هزاران سال اگر بگذر از مرگم
من همان یکبار طعم ناقص بوسه هایت،
من همان دست «دست  نیافته» به آغوشتت را به خاطر دارم!
همچنین است که تو باید به خاطر ب
{هزار و یک نکته پیرامون امام زمان(عج) - شماره 34}
 
قضاوت امام زمان
 
قضاوت امام زمان نسبت به سایر ائمه امتیاز خاصی دارد و آن اینست که او با علم و اطلاعش از حوادث حکم میدهد و منتظر شهادت شهود و دلایلی که ادعا را ثابت کنند،نخواهد بود.
این انگیزه ای قوی برای عدم ارتکاب گناهان میشود و به این وسیله مردم از هر انحرافی پرهیز می کنند؛امام صادق(ع) میفرمایند:«چه بسا فردی در کنار قائم می ایستد و سخن میگوید و امام دستور به زدن گردنش می دهد؛چون از جرم پنهانی ا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها